به فرآیند برنامهریزی، اجرا و ارزیابی استراتژیهای سازمانی مدیریت استراتژیک میگویند که به منظور دستیابی به هدف های بلندمدت و بهبود عملکرد کلی سازمان انجام میشود. این مدیریت شامل تحلیل محیط داخلی و خارجی سازمان، شناسایی فرصتها و تهدیدها، و تعیین نقاط قوت و ضعف است. با استفاده از این اطلاعات، مدیران میتوانند تصمیمات استراتژیک مناسبی اتخاذ کنند که جهتگیری کلی سازمان را مشخص کرده و منابع را به بهترین نحو تخصیص دهند. به عنوان مثال، یک کمپانی ممکن است تصمیم بگیرد که بر روی نوآوری محصولات جدید تمرکز کند یا به بازارهای جدید وارد شود تا سهم بازار خود را افزایش دهد.
علاوه بر این، مدیریت استراتژیک به ایجاد یک فرهنگ مناسب و همراستایی تمامی واحدهای سازمان با اهداف کلی کمک میکند. این فرآیند به مدیران این امکان را میدهد که عملکرد سازمان را به طور مداوم ارزیابی کرده و در صورت لزوم تغییرات لازم را در استراتژیها ایجاد کنند. همچنین، مدیریت استراتژیک میتواند به سازمانها کمک کند تا با تغییرات سریع در بازار و تکنولوژی سازگار شوند و از فرصتهای جدید بهرهبرداری کنند. در نهایت، این رویکرد به سازمانها کمک میکند تا در یک محیط رقابتی پایدار باقی بمانند و به موفقیتهای بلندمدت دست یابند.
مدیریت استراتژیک شامل چند مرحله اصلی است که هر یک به نوبه خود نقش مهمی در توسعه و اجرای استراتژیهای سازمان دارند. مراحل اصلی شامل تحلیل محیط، تعیین اهداف، توسعه استراتژی، پیادهسازی و ارزیابی استراتژی است. در ادامه، این مراحل را با یک مثال توضیح میدهیم.
مرحله اول مدیریت استراتژیک، یعنی تحلیل محیط، به بررسی عوامل داخلی و خارجی که بر عملکرد یک سازمان تأثیر میگذارند، اختصاص دارد. به عنوان مثال، فرض کنید یک شرکت تولیدکننده لوازم خانگی به نام "خانه نو" قصد دارد به بازار جدیدی وارد شود. در این مرحله، این شرکت باید به تحلیل عوامل محیطی بپردازد. این شامل شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی خود، مانند کیفیت بالای محصولات و تجربه در بازار، و همچنین شناسایی فرصتها و تهدیدهای خارجی، مانند روندهای نوظهور در تقاضای مصرفکننده برای لوازم خانگی هوشمند و رقابت فزاینده از سوی برندهای بینالمللی است. همچنین، تحلیل عوامل اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی که میتوانند بر بازار تأثیر بگذارند، ضروری است
برای مثال، "خانه نو" ممکن است متوجه شود که افزایش تمایل مصرفکنندگان به استفاده از فناوریهای هوشمند در خانهها، یک فرصت بزرگ برای توسعه محصولات جدیدی مانند یخچالهای هوشمند یا ماشینهای لباسشویی متصل به اینترنت است. در عین حال، این شرکت باید تهدیدات بالقوهای را نیز شناسایی کند، مانند افزایش هزینههای مواد اولیه و رقابت شدید از سوی برندهای معتبر جهانی که به بازارهای جدید وارد میشوند. با تحلیل دقیق این عوامل، "خانه نو" میتواند به درک بهتری از موقعیت خود در بازار دست یابد و تصمیمات استراتژیک بهتری برای ورود به بازار جدید اتخاذ کند
مرحله دوم مدیریت استراتژیک، یعنی تعیین اهداف، شامل مشخص کردن هدفهای واضح و قابل اندازهگیری است که سازمان قصد دارد به آنها دست یابد. برای مثال، پس از انجام تحلیل محیطی، شرکت تولیدکننده لوازم خانگی "خانه نو" تصمیم میگیرد که به بازار لوازم خانگی هوشمند ورود کند. در این مرحله، مدیران شرکت باید اهداف مشخصی را تعیین کنند تا بتوانند پیشرفت خود را ارزیابی کنند. به عنوان مثال، "خانه نو" میتواند هدف خود را افزایش فروش محصولات هوشمند به میزان ۲۰ درصد در طول دو سال آینده تعیین کند. همچنین، این شرکت میتواند هدف دیگری را برای افزایش سهم بازار خود در این بخش به ۱۰ درصد در همان دوره زمانی مشخص کند.
تعیین اهداف باید به گونهای باشد که انگیزه و جهتگیری لازم را برای تمامی بخشهای سازمان فراهم کند. برای مثال، "خانه نو" میتواند اهدافی را برای بخشهای مختلف خود نیز تعیین کند؛ مانند افزایش تعداد مشتریان جدید در بازار هدف به ۵۰۰۰ نفر در سال اول یا راهاندازی حداقل سه مدل جدید از لوازم خانگی هوشمند در هر سال. این اهداف باید واضح و قابل اندازهگیری باشند تا تیمها بتوانند به راحتی پیشرفت خود را پیگیری کنند و در صورت نیاز، اقدامات اصلاحی را انجام دهند. با تعیین اهداف مشخص، "خانه نو" میتواند به یک برنامهریزی استراتژیک مؤثر و منسجم برای ورود به بازار لوازم خانگی هوشمند دست یابد
مرحله سوم مدیریت استراتژیک، یعنی توسعه استراتژی، شامل طراحی و برنامهریزی اقداماتی است که شرکت "خانه نو" باید برای دستیابی به اهداف تعیینشده خود انجام دهد. پس از شناسایی فرصتهای بازار لوازم خانگی هوشمند و تعیین اهدافی همچون افزایش فروش محصولات هوشمند به میزان ۲۰ درصد در دو سال آینده، "خانه نو" باید استراتژیهای خود را مشخص کند. به عنوان مثال، این شرکت میتواند تصمیم بگیرد که بر روی تحقیق و توسعه (R&D) سرمایهگذاری بیشتری کند تا محصولات نوآورانه و با کیفیت بالاتری ارائه دهد. همچنین، "خانه نو" میتواند استراتژیهای بازاریابی دیجیتال را برای جذب مشتریان جدید به کار گیرد و همکاریهایی با تأثیرگذاران و وبلاگنویسان در حوزه فناوری برقرار کند تا آگاهی از برند و محصولات جدید خود را افزایش دهد. در نهایت، این استراتژیها باید به گونهای طراحی شوند که نه تنها به اهداف فروش و سهم بازار دست یابند، بلکه تجربه کاربری بهتری را برای مشتریان فراهم کنند و ارتباط نزدیکی با آنها برقرار سازند
مرحله چهارم مدیریت استراتژیک، یعنی اجرای استراتژی، شامل پیادهسازی طرحهای توسعهیافته در مراحل قبلی به منظور دستیابی به اهداف تعیینشده است. برای شرکت تولیدکننده لوازم خانگی "خانه نو"، این مرحله به معنای آغاز فرآیند تولید و عرضه محصولات جدید هوشمند، مانند یخچالهای هوشمند و ماشینهای لباسشویی متصل به اینترنت است. در این راستا، "خانه نو" باید تیمهای مختلف خود را هماهنگ کند، از جمله بخش تحقیق و توسعه برای نهاییسازی طراحی محصولات، بخش بازاریابی برای راهاندازی کمپینهای تبلیغاتی مؤثر و بخش فروش برای توزیع محصولات در فروشگاهها و به صورت آنلاین. همچنین، این شرکت باید منابع مالی و انسانی لازم را تأمین کند و با نظارت مستمر بر فرآیندها، اطمینان حاصل کند که تمامی بخشها به طور مؤثر در راستای تحقق اهداف استراتژیک همکاری میکنند. در نهایت، اجرای موفق استراتژی نیازمند انعطافپذیری و توانایی پاسخ به بازخوردهای بازار و نیازهای مشتریان است تا "خانه نو" بتواند در بازار رقابتی لوازم خانگی هوشمند به موفقیت دست یابد
مرحله آخر مدیریت استراتژیک، یعنی ارزیابی و کنترل، به بررسی و نظارت بر عملکرد استراتژیهای اجرا شده و تطابق آنها با اهداف تعیینشده میپردازد. برای شرکت تولیدکننده لوازم خانگی "خانه نو"، این مرحله شامل جمعآوری دادهها و تحلیل نتایج فروش محصولات هوشمند، بررسی بازخورد مشتریان و ارزیابی سهم بازار است. "خانه نو" باید با استفاده از معیارهای کلیدی عملکرد (KPIs) مانند میزان فروش، رضایت مشتری و هزینههای بازاریابی، موفقیت استراتژیهای خود را اندازهگیری کند. در صورت مشاهده هرگونه انحراف از اهداف، این شرکت باید به سرعت اقداماتی اصلاحی انجام دهد، مانند بهبود ویژگیهای محصولات بر اساس بازخورد مشتریان یا تغییر در استراتژیهای بازاریابی. این ارزیابی مستمر به "خانه نو" کمک میکند تا بهروز و منعطف باقی بماند و بتواند به تغییرات بازار و نیازهای مشتریان پاسخ دهد، در نتیجه به بهبود مستمر و دستیابی به موفقیت پایدار در صنعت لوازم خانگی هوشمند دست یابد
این مراحل به سازمانها کمک میکند تا به طور مؤثر و کارآمد به اهداف خود دست یابند و در بازار رقابتی باقی بمانند
لینک کوتاه مطلب :